معنی فارسی vivified

B2 /ˈvɪvɪfʌɪd/

زنده شدن به معنای یکی از معانی زنده ساختن یا احیای صفات و ویژگی‌ها در یک شخص یا موجود است.

To bring to life or make more vivid and lively.

verb
معنی(verb):

To bring to life; to enliven.

معنی(verb):

To impart vitality.

example
معنی(example):

داستان شخصیت‌ها را زنده کرد و آن‌ها را واقعی احساس کرد.

مثال:

The story vivified the characters, making them feel real.

معنی(example):

اجرای نمایشی کل نمایش را زنده کرد و تماشاگران را مجذوب خود کرد.

مثال:

The performance vivified the entire play, captivating the audience.

معنی فارسی کلمه vivified

: معنی vivified به فارسی

زنده شدن به معنای یکی از معانی زنده ساختن یا احیای صفات و ویژگی‌ها در یک شخص یا موجود است.