معنی فارسی volcaniclastic
B2ولکانیکلاستیک، مواد و رسوباتی که به دلیل انفجارات آتشفانی از ذرات آتشفشانی تشکیل شده‌اند.
Sedimentary materials that are primarily derived from volcanic activity, including ash and fragments.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A clastic rock chiefly composed of volcanic materials
adjective
معنی(adjective):
Being a clastic rock chiefly composed of volcanic materials
example
معنی(example):
مواد ولکانیکلاستیک از انفجارهای آتشفانی تشکیل می‌شوند.
مثال:
Volcaniclastic materials are formed from volcanic eruptions.
معنی(example):
مطالعه رسوبات ولکانیکلاستیک فعالیت‌های آتشفانی گذشته را نشان می‌دهد.
مثال:
The study of volcaniclastic deposits reveals past volcanic activity.
معنی فارسی کلمه volcaniclastic
:
ولکانیکلاستیک، مواد و رسوباتی که به دلیل انفجارات آتشفانی از ذرات آتشفشانی تشکیل شده‌اند.
