معنی فارسی wacks
B2به معنای ضربه زدن یا زدن به چیزی به شدت.
Strikes or hits; to hit something with force.
- noun
noun
معنی(noun):
An eccentric; an oddball; a weirdo.
example
معنی(example):
او به ماشین قدیمی چندین ضربه با چکش زد.
مثال:
He gave the old car several wacks with a hammer.
معنی(example):
آنها piñata را حتماً زدند تا آب نبات بیرون بریزد.
مثال:
They wacks the piñata until the candy spilled out.
معنی فارسی کلمه wacks
:
به معنای ضربه زدن یا زدن به چیزی به شدت.