معنی فارسی wakening
B1بیداری، به معنای دوباره شروع شدن یا ظهور چیزی به ویژه در طبیعت یا احساسات است.
The act of becoming awake or aware, especially after a period of dormancy or inactivity.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To wake or rouse from sleep.
معنی(verb):
To awaken; to cease to sleep; to be awakened; to stir.
noun
معنی(noun):
The act of awaking, or ceasing to sleep.
example
معنی(example):
بیداری بهار گل‌ها را به ارمغان می‌آورد.
مثال:
The wakening of spring brings flowers.
معنی(example):
وقتی غروب را دیدم، احساس بیداری شادی کردم.
مثال:
I felt a wakening of joy when I saw the sunset.
معنی فارسی کلمه wakening
:
بیداری، به معنای دوباره شروع شدن یا ظهور چیزی به ویژه در طبیعت یا احساسات است.
