معنی فارسی walkman
B1وسیلهای برای پخش موسیقی به صورت پرتابل که معمولاً شامل یک نوار کاست است.
A portable cassette player, popular especially in the 1980s and 1990s.
- noun
noun
معنی(noun):
A portable personal audio cassette player with headphones.
example
معنی(example):
من در سفرهای طولانی به موسیقی با واکمنم گوش میدادم.
مثال:
I used to listen to music on my walkman during long trips.
معنی(example):
واکن در دهه 80 و 90 محبوب بود.
مثال:
The walkman was popular in the 80s and 90s.
معنی فارسی کلمه walkman
:
وسیلهای برای پخش موسیقی به صورت پرتابل که معمولاً شامل یک نوار کاست است.