معنی فارسی wan-

B2

وضعیت یا حالت چهره که نشان‌دهنده خستگی یا کسالت است.

A state of being pale or weak, often indicative of illness or fatigue.

example
معنی(example):

لبخند او پس از خبرهای بد کم‌فروغ بود.

مثال:

Her smile was wan after the bad news.

معنی(example):

او در نور کم‌رنگ صبحگاه کم‌نور به نظر می‌رسید.

مثال:

He appeared wan in the pale light of the morning.

معنی فارسی کلمه wan-

: معنی wan- به فارسی

وضعیت یا حالت چهره که نشان‌دهنده خستگی یا کسالت است.