معنی فارسی wannabe
B1فردی که می‌خواهد عضوی از یک گروه خاص یا پیشرفت کند اما در واقعیت به آن دست نیافته است.
A person who aspires to be something they are not; often used derogatorily.
- noun
Someone who wishes to be or do something, but lacks the qualifications or talent; an overeager amateur; an aspirant.
Hollywood's restaurants are full of wannabe actors waiting to be discovered.
Someone who wishes to be part of, or to assimilate to, a majority group of which they are not a member.
او یک خواننده‌ی خودساخته است که رویاهای شهرت دارد.
She is a wannabe singer who dreams of fame.
بسیاری از خودساخته‌ها به آزمون‌ها می‌روند و امیدوارند که کشف شوند.
Many wannabes attend auditions hoping to get discovered.
معنی فارسی کلمه wannabe
:
فردی که می‌خواهد عضوی از یک گروه خاص یا پیشرفت کند اما در واقعیت به آن دست نیافته است.
