معنی فارسی war dance

B2

یک رقص سنتی که معمولاً قبل از جنگ ها برای آماده‌سازی و نمایش قدرت انجام می‌شود.

A traditional dance performed before battles to prepare and demonstrate strength.

noun
معنی(noun):

A ceremonial dance performed before a major battle or after a victory, usually by a tribe.

example
معنی(example):

قبیله قبل از نبرد یک رقص جنگی سنتی اجرا کرد.

مثال:

The tribe performed a traditional war dance before the battle.

معنی(example):

آنها پیروزی خود را با یک رقص جنگی شادی جشن گرفتند.

مثال:

They celebrated their victory with a joyful war dance.

معنی فارسی کلمه war dance

: معنی war dance به فارسی

یک رقص سنتی که معمولاً قبل از جنگ ها برای آماده‌سازی و نمایش قدرت انجام می‌شود.