معنی فارسی war-game
B2بازی جنگی، شبیهسازی در محیطی نظامی برای آموزش یا تحلیل استراتژیها.
A simulation exercise to practice military tactics or strategies.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها یک بازی جنگی را برای شبیهسازی استراتژیهای نظامی برگزار کردند.
مثال:
They conducted a war-game to simulate military strategies.
معنی(example):
دانشآموزان یک بازی جنگی را برای یادگیری در مورد تاکتیکها بازی کردند.
مثال:
The students played a war-game to learn about tactics.
معنی فارسی کلمه war-game
:
بازی جنگی، شبیهسازی در محیطی نظامی برای آموزش یا تحلیل استراتژیها.