معنی فارسی war-gamed
B2شبیهسازی جنگی، در انجام یا تجزیه و تحلیل یک استراتژی برای درک بهتر هماهنگی و واکنشها با شرایط جنگی.
To simulate or practice military strategies or operations.
- VERB
example
معنی(example):
آنها استراتژیهای مختلفی را برای درگیری آینده شبیهسازی کردهاند.
مثال:
They have war-gamed various strategies for the upcoming conflict.
معنی(example):
تیم واکنش خود را به تهدیدات احتمالی شبیهسازی کرده است.
مثال:
The team war-gamed their response to potential threats.
معنی فارسی کلمه war-gamed
:
شبیهسازی جنگی، در انجام یا تجزیه و تحلیل یک استراتژی برای درک بهتر هماهنگی و واکنشها با شرایط جنگی.