معنی فارسی war-loving

B2

کسی که به جنگ تمایل دارد یا برای جنگ هیجان‌زده است.

Someone who has a passion for warfare or tends to support conflicts.

example
معنی(example):

طبیعت جنگ‌دوست او او را به یک شخصیت جنجالی در سیاست تبدیل کرد.

مثال:

His war-loving nature made him a controversial figure in politics.

معنی(example):

احساسات جنگ‌دوست او اغلب باعث بروز اختلاف نظر بین دوستانش می‌شد.

مثال:

Her war-loving sentiments often caused disagreements among friends.

معنی فارسی کلمه war-loving

: معنی war-loving به فارسی

کسی که به جنگ تمایل دارد یا برای جنگ هیجان‌زده است.