معنی فارسی warks

B1

نوعی کار یا فعالیت تخصصی که معمولاً به جنبه‌های عملی اشاره دارد.

A term describing specific kinds of work or tasks.

noun
معنی(noun):

Pain; ache.

معنی(noun):

A building.

example
معنی(example):

وکس اصطلاحی است که برای برخی از انواع کارها استفاده می‌شود.

مثال:

Warks is a term used for certain types of work.

معنی(example):

در کارها، دقت بسیار مهم است.

مثال:

In warks, accuracy is very important.

معنی فارسی کلمه warks

: معنی warks به فارسی

نوعی کار یا فعالیت تخصصی که معمولاً به جنبه‌های عملی اشاره دارد.