معنی فارسی warks.

B1

واژه‌ای که به صدا یا عمل مرتبط با جنگ اشاره دارد.

A term referencing sounds or actions related to warfare.

example
معنی(example):

وارد (warks) واژه‌ای است که برای توصیف صدای یا عملی مرتبط با جنگ استفاده می‌شود.

مثال:

Warks is a term used to describe a sound or action related to war.

معنی(example):

در متون قدیمی، warks اغلب به صدای برخورد سلاح‌ها اشاره دارد.

مثال:

In old texts, warks often refer to the clashing of weapons.

معنی فارسی کلمه warks.

: معنی warks. به فارسی

واژه‌ای که به صدا یا عمل مرتبط با جنگ اشاره دارد.