معنی فارسی warm down

B1

گرم کردن به آرامی پس از فعالیت بدنی برای کاهش تدریجی دما و جلوگیری از آسیب.

To gradually reduce physical activity to lower body temperature safely after exercise.

verb
معنی(verb):

To perform gentle exercise at the end of a training session before cooling off.

example
معنی(example):

گرم کردن بعد از ورزش برای جلوگیری از آسیب مهم است.

مثال:

It’s important to warm down after exercising to prevent injury.

معنی(example):

او ده دقیقه را برای گرم کردن پس از دویدن خود صرف کرد.

مثال:

He took ten minutes to warm down after his run.

معنی فارسی کلمه warm down

: معنی warm down به فارسی

گرم کردن به آرامی پس از فعالیت بدنی برای کاهش تدریجی دما و جلوگیری از آسیب.