معنی فارسی watchtower

B1

برج نگهبانی، یک ساختار بلند که برای نظارت بر مناطق اطراف استفاده می‌شود.

A tower built to provide a lookout over a specific area.

noun
معنی(noun):

An observation tower in which a lookout keeps watch over prisoners, or looks out for fires, etc.

example
معنی(example):

سربازان از برج نگهبانی مراقبت کردند.

مثال:

The soldiers kept watch from the watchtower.

معنی(example):

برج نگهبانی قدیمی چشم‌انداز زیبایی از دره ارائه می‌دهد.

مثال:

The old watchtower offers a great view of the valley.

معنی فارسی کلمه watchtower

: معنی watchtower به فارسی

برج نگهبانی، یک ساختار بلند که برای نظارت بر مناطق اطراف استفاده می‌شود.