معنی فارسی watchword
B2 /ˈwɒt͡ʃwɜː(ɹ)d/شعار، واژه‌ای که به عنوان خط مشی یا اصل یک فعالیت یا اعتقاد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
A word or phrase that expresses a guiding principle.
- noun
noun
معنی(noun):
A word used as a motto, as expressive of a principle, belief or rule of action; a rallying cry.
معنی(noun):
A prearranged reply to the challenge of a sentry or a guard; a password or signal by which friends can be known from enemies.
example
معنی(example):
شعار روز همکاری تیمی است.
مثال:
The watchword of the day is teamwork.
معنی(example):
در این پروژه، شعار کارایی است.
مثال:
In this project, the watchword is efficiency.
معنی فارسی کلمه watchword
:
شعار، واژه‌ای که به عنوان خط مشی یا اصل یک فعالیت یا اعتقاد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
