معنی فارسی water-meadow

B2

زمین‌های مرتفع و مرطوب که معمولاً با چمن و گیاهان دیگر پوشیده شده‌اند.

Grassland that is periodically flooded and is characterized by lush vegetation.

noun
معنی(noun):

An area of grassland, besides a river, that is subject to periodic flooding.

example
معنی(example):

چمنزار آبی پس از باران‌های بهاری سرسبز و شاداب است.

مثال:

The water-meadow is lush and green after the spring rains.

معنی(example):

ما از چمنزار آبی پر از گل‌های وحشی عبور کردیم.

مثال:

We walked through the water-meadow filled with wildflowers.

معنی فارسی کلمه water-meadow

: معنی water-meadow به فارسی

زمین‌های مرتفع و مرطوب که معمولاً با چمن و گیاهان دیگر پوشیده شده‌اند.