معنی فارسی watering-place

B1

مکانی برای تفریح و آب‌تنی که معمولاً در کنار دریاچه، رودخانه یا ساحل قرار دارد.

A place where people go for recreation, especially near water.

example
معنی(example):

ما به یک مکان آب‌گیر محبوب در کنار دریاچه رفتیم.

مثال:

We went to a popular watering-place by the lake.

معنی(example):

در تابستان، بسیاری از خانواده‌ها به این مکان آب‌گیر مراجعه می‌کنند.

مثال:

During summer, many families visit this watering-place.

معنی فارسی کلمه watering-place

: معنی watering-place به فارسی

مکانی برای تفریح و آب‌تنی که معمولاً در کنار دریاچه، رودخانه یا ساحل قرار دارد.