معنی فارسی waveguide
B2راهنمای موج به سازهای گفته میشود که برای هدایت امواج، به ویژه امواج الکترومغناطیسی، طراحی شده است.
A structure that guides waves, typically electromagnetic waves, to propagate along a desired path.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A structure which guides waves, such as electromagnetic waves, light, or sound waves.
verb
معنی(verb):
To act as a waveguide for
example
معنی(example):
یک راهنمای موج برای هدایت امواج الکترومغناطیسی در ارتباطات استفاده میشود.
مثال:
A waveguide is used to direct electromagnetic waves in telecommunications.
معنی(example):
فیبرهای نوری نوعی راهنمای موج هستند که نور را منتقل میکنند.
مثال:
Optical fibers are a type of waveguide that transmits light.
معنی فارسی کلمه waveguide
:
راهنمای موج به سازهای گفته میشود که برای هدایت امواج، به ویژه امواج الکترومغناطیسی، طراحی شده است.