معنی فارسی wavelet
B2موجک به یک نوع کوچک و محلی از موج گفته میشود که برای تحلیل سیگنالهای پیچیده استفاده میشود.
A mathematical function useful in signal processing for localized frequency analysis.
- noun
noun
معنی(noun):
A small wave; a ripple.
معنی(noun):
A fast-decaying oscillation.
example
معنی(example):
یک موجک، موج کوچکی است که برای تحلیل سیگنالها استفاده میشود.
مثال:
A wavelet is a small wave used to analyze signals.
معنی(example):
تبدیلهای موجک به تکنیکهای فشردهسازی تصویر کمک میکنند.
مثال:
Wavelet transforms help in image compression techniques.
معنی فارسی کلمه wavelet
:
موجک به یک نوع کوچک و محلی از موج گفته میشود که برای تحلیل سیگنالهای پیچیده استفاده میشود.