معنی فارسی waxwork
B1مجسمههای ساخته شده از موم که برای نمایش افراد یا شخصیتها مورد استفاده قرار میگیرد.
Figures made of wax, typically representing famous individuals, often seen in museums.
- noun
noun
معنی(noun):
A figure made of wax, especially an effigy of a famous person.
example
معنی(example):
موزه موم، مجسمههای واقعی از افراد مشهور را به نمایش میگذارد.
مثال:
The waxwork museum displays lifelike figures of famous people.
معنی(example):
مجسمه موم از این شخصیت مشهور بسیار واقعی به نظر میرسید.
مثال:
The waxwork of the celebrity looked incredibly realistic.
معنی فارسی کلمه waxwork
:
مجسمههای ساخته شده از موم که برای نمایش افراد یا شخصیتها مورد استفاده قرار میگیرد.