معنی فارسی waystations
B1مکان‌هایی در طول مسیر سفر که مسافران می‌توانند برای استراحت و تجدید قوا توقف کنند.
Stops along a route where travelers can rest, often equipped with services like food and lodging.
- noun
noun
معنی(noun):
A small railway station between the principal stations or a station where the train stops only on a signal.
معنی(noun):
A service area or temporary lodging used during a longer journey.
example
معنی(example):
ایستگاه‌های بین‌راه مکان‌هایی هستند که مسافران می‌توانند در طول سفر استراحت کنند.
مثال:
Waystations are places where travelers can rest along a journey.
معنی(example):
از لحاظ تاریخی، ایستگاه‌های بین‌راه غذا و پناهگاهی برای مسافران فراهم می‌کردند.
مثال:
Historically, waystations provided food and shelter for travelers.
معنی فارسی کلمه waystations
:
مکان‌هایی در طول مسیر سفر که مسافران می‌توانند برای استراحت و تجدید قوا توقف کنند.
