معنی فارسی wazzed
B1وَززدن به معنی ضربه زدن یا شوت کردن به شدت چیزی، معمولاً در ورزشها.
Wazzed, to strike or shoot something forcefully, often used in sports contexts.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Drunk
example
معنی(example):
او توپ را درست به دروازه زد.
مثال:
He wazzed the ball right into the goal.
معنی(example):
در بسکتبال، او شوت را برای یک امتیاز سهامتیازی زد.
مثال:
In basketball, he wazzed the shot for a three-pointer.
معنی فارسی کلمه wazzed
:
وَززدن به معنی ضربه زدن یا شوت کردن به شدت چیزی، معمولاً در ورزشها.