معنی فارسی wazzes
B1واز زدن، به روش غیرمستقیم یا پرحرفی در گفتگو اشاره کند.
To speak in a vague or verbose manner, often avoiding the main topic.
- noun
noun
معنی(noun):
An act of urination, a piss or a leak; urine.
example
معنی(example):
او معمولاً وقتی زیاد صحبت میکند، واز میزند.
مثال:
He often wazzes about when he talks too much.
معنی(example):
با واز زدن وقت را تلف نکن؛ حالا به موضوع اصلی بپرداز!
مثال:
Don't wazz about; get to the point now!
معنی فارسی کلمه wazzes
:
واز زدن، به روش غیرمستقیم یا پرحرفی در گفتگو اشاره کند.