معنی فارسی weatherproofing
B2فرایند آمادهسازی مکانی برای مقاومت در برابر شرایط جوی نا مناسب.
The process of making a structure resistant to weather conditions.
- verb
verb
معنی(verb):
To make something resistant to damage caused by the weather.
example
معنی(example):
ضدآبسازی سقف شما میتواند در هزینههای تعمیرات صرفهجویی کند.
مثال:
Weatherproofing your roof can save you money on repairs.
معنی(example):
این شرکت در ضدآبسازی ساختمانها برای همه اقلیمها تخصص دارد.
مثال:
The company specializes in weatherproofing buildings for all climates.
معنی فارسی کلمه weatherproofing
:
فرایند آمادهسازی مکانی برای مقاومت در برابر شرایط جوی نا مناسب.