معنی فارسی ween
B1 /wiːn/به فرآیند قطع تدریجی یک عادت یا وابستگی اشاره دارد، معمولاً در مورد نوزادان به کار میرود.
To gradually diminish or reduce dependency on something, often used in the context of weaning infants.
- noun
noun
معنی(noun):
Doubt; conjecture.
example
معنی(example):
او ممکن است به زودی فرزندش را از شیشه جدا کند.
مثال:
He might ween his child off the bottle soon.
معنی(example):
والدین باید نوزادان خود را به تدریج به غذاهای جامد عادت دهند.
مثال:
Parents should ween their babies onto solid foods gradually.
معنی فارسی کلمه ween
:
به فرآیند قطع تدریجی یک عادت یا وابستگی اشاره دارد، معمولاً در مورد نوزادان به کار میرود.