معنی فارسی well fed
B1به خوبی تغذیه شده، به معنای داشتن مقدار کافی غذا و عدم نگرانی درباره گرسنگی.
Having had enough food; not hungry.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حیوانات در باغ وحش به خوبی تغذیه شده و سالم هستند.
مثال:
The animals in the zoo are well fed and healthy.
معنی(example):
پس از یک وعده غذایی کامل، او احساس کرد به خوبی تغذیه شده و راضی است.
مثال:
After a hearty meal, he felt well fed and satisfied.
معنی فارسی کلمه well fed
:
به خوبی تغذیه شده، به معنای داشتن مقدار کافی غذا و عدم نگرانی درباره گرسنگی.