معنی فارسی well favoured

B2

محبوب و مورد توجه، به بیانگر این که کسی یا چیزی از حمایت یا احترام بالایی برخوردار است.

Having a good reputation or being liked by many people.

example
معنی(example):

او در میان همسالانش محبوب است.

مثال:

He is well favoured among his peers.

معنی(example):

این رستوران از سوی محلی‌ها محبوب است.

مثال:

The restaurant is well favoured by the locals.

معنی فارسی کلمه well favoured

: معنی well favoured به فارسی

محبوب و مورد توجه، به بیانگر این که کسی یا چیزی از حمایت یا احترام بالایی برخوردار است.