معنی فارسی well known
B1شخص یا چیزی که به خاطر ویژگیهای خاصش در بین مردم شناخته شده و معروف است.
Recognized and familiar to many people; widely known.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک هنرمند مشهور در شهر است.
مثال:
She is a well known artist in the city.
معنی(example):
این کتاب به خاطر داستان جذابش به خوبی شناخته شده است.
مثال:
The book is well known for its captivating story.
معنی فارسی کلمه well known
:
شخص یا چیزی که به خاطر ویژگیهای خاصش در بین مردم شناخته شده و معروف است.