معنی فارسی well knit
B1به هم پیوستن و وابسته بودن گروهی از مردم به یکدیگر و ایجاد حس اتحاد و همکاری.
Closely connected or united; exhibiting a strong sense of solidarity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جامعه به خوبی بافته شده بود و در زمانهای نیاز از یکدیگر حمایت میکردند.
مثال:
The community was well knit, supporting each other in times of need.
معنی(example):
پارچه به خوبی بافته شده باعث شد که ژاکت سالها دوام بیاورد.
مثال:
The well knit fabric made the sweater last for years.
معنی فارسی کلمه well knit
:
به هم پیوستن و وابسته بودن گروهی از مردم به یکدیگر و ایجاد حس اتحاد و همکاری.