معنی فارسی well organised
B1به معنای سازماندهی مناسب و مؤثر، برای دستیابی به اهداف مشخص.
Being arranged or structured efficiently and effectively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این رویداد به خوبی سازماندهی شده بود و همه چیز به آرامی پیش رفت.
مثال:
The event was well organised, ensuring everything ran smoothly.
معنی(example):
یک پروژه به خوبی سازماندهی شده معمولاً به نتایج بهتری منجر میشود.
مثال:
A well organised project often leads to better results.
معنی فارسی کلمه well organised
:
به معنای سازماندهی مناسب و مؤثر، برای دستیابی به اهداف مشخص.