معنی فارسی well planned
B1به معنای این که کارها با دقت و به خوبی طراحی و سازماندهی شدهاند.
Organized and executed with careful consideration and foresight.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پروژه به خوبی برنامهریزی شده بود که علت موفقیت آن شد.
مثال:
The project was well planned, which made it successful.
معنی(example):
عروسی او یک رویداد به خوبی برنامهریزی شده بود که هیچ شگفتی نداشت.
مثال:
Her wedding was a well planned event with no surprises.
معنی فارسی کلمه well planned
:
به معنای این که کارها با دقت و به خوبی طراحی و سازماندهی شدهاند.