معنی فارسی well prepared

B1

به معنای آماده و مجهز بودن برای انجام یک کار یا مواجهه با یک موقعیت.

Being equipped with the necessary skills, knowledge, or materials.

example
معنی(example):

دانش‌آموزان برای امتحان به خوبی آماده شده بودند.

مثال:

The students were well prepared for the exam.

معنی(example):

او برای ارائه‌اش به خوبی آماده شده بود.

مثال:

She arrived well prepared for her presentation.

معنی فارسی کلمه well prepared

: معنی well prepared به فارسی

به معنای آماده و مجهز بودن برای انجام یک کار یا مواجهه با یک موقعیت.