معنی فارسی well wrought
C1به معنای به خوبی ساخته شده، به ویژه در مورد اثر هنری یا استدلال.
Well made or skillfully constructed; often used to describe art or arguments.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استدلال به خوبی ساخته شده او همه را قانع کرد.
مثال:
Her well wrought argument convinced everyone.
معنی(example):
این مجسمه قطعهای به خوبی ساخته شده از هنر بود.
مثال:
The sculpture was a well wrought piece of art.
معنی فارسی کلمه well wrought
:
به معنای به خوبی ساخته شده، به ویژه در مورد اثر هنری یا استدلال.