معنی فارسی well worth

B2

به چیزی اشاره دارد که ارزش تلاش یا هزینه را دارد.

Indicating that something is valuable enough to deserve the effort or cost.

example
معنی(example):

این تلاش در نهایت بسیار ارزشمند بود.

مثال:

The effort was well worth it in the end.

معنی(example):

این کتاب بسیار ارزش خواندن دارد.

مثال:

This book is well worth reading.

معنی فارسی کلمه well worth

: معنی well worth به فارسی

به چیزی اشاره دارد که ارزش تلاش یا هزینه را دارد.