معنی فارسی well-conducted
B1به خوبی انجام شده، به فعالیتهایی اشاره دارد که به خوبی و با رعایت اصول و ضوابط انجام شدهاند.
Managed or carried out in a proficient and effective manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جلسه به خوبی اداره شد و به همه اجازه داده شد تا شرکت کنند.
مثال:
The meeting was well-conducted, allowing everyone to participate.
معنی(example):
یک آزمایش به خوبی انجام شده نتایج قابل اعتمادی به بار میآورد.
مثال:
A well-conducted experiment yields reliable results.
معنی فارسی کلمه well-conducted
:
به خوبی انجام شده، به فعالیتهایی اشاره دارد که به خوبی و با رعایت اصول و ضوابط انجام شدهاند.