معنی فارسی well-connected
B2به افراد یا گروههایی اطلاق میشود که روابط و اتصالات قوی و مثبتی با دیگران دارند.
Having many contacts or connections, especially in influential positions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having close connections with people of wealth or social standing
example
معنی(example):
او در جامعه کسب و کار به خوبی مرتبط است.
مثال:
She is well-connected in the business community.
معنی(example):
پسزمینه به خوبی مرتبط او به او در پیدا کردن شغل به سرعت کمک کرد.
مثال:
His well-connected background helped him find a job quickly.
معنی فارسی کلمه well-connected
:
به افراد یا گروههایی اطلاق میشود که روابط و اتصالات قوی و مثبتی با دیگران دارند.