معنی فارسی well-meant

B1

عمل یا پیشنهادی که با نیت خوب و درستی ارائه می‌شود، هرچند ممکن است ناموفق باشد.

An action or statement intended to be helpful or kind, despite its potentially flawed outcome.

adjective
معنی(adjective):

Having good intentions, even if resulting in unfortunate consequences.

example
معنی(example):

نصایح خوب‌منشانه‌اش به من خیلی کمک کرد.

مثال:

Her well-meant advice helped me a lot.

معنی(example):

با اینکه کامل نبود، پیشنهاد او از نظر نیت خوب بود.

مثال:

Even though it was not perfect, his offer was well-meant.

معنی فارسی کلمه well-meant

: معنی well-meant به فارسی

عمل یا پیشنهادی که با نیت خوب و درستی ارائه می‌شود، هرچند ممکن است ناموفق باشد.