معنی فارسی wheel out

B1

بیرون آوردن یا به نمایش گذاشتن چیزی به ویژه در یک نمای شغلی یا نمایشگاهی.

To bring out something, especially for display or presentation.

verb
معنی(verb):

To employ or bring out (something predictable or perennial).

example
معنی(example):

آنها مدل جدید را در نمایشگاه به نمایش خواهند گذاشت.

مثال:

They will wheel out the new model at the show.

معنی(example):

می‌توانی دوچرخه را از گاراژ بیرون بیاوری.

مثال:

You can wheel out the bicycle from the garage.

معنی فارسی کلمه wheel out

: معنی wheel out به فارسی

بیرون آوردن یا به نمایش گذاشتن چیزی به ویژه در یک نمای شغلی یا نمایشگاهی.