معنی فارسی wheelsman

B1

به شخصی اطلاق می‌شود که در استفاده و کنترل وسیله نقلیه مهارت دارد.

A skilled driver or operator of a vehicle.

noun
معنی(noun):

Helmsman

example
معنی(example):

راننده می‌تواند سرعت خودرو را به طور مؤثر کنترل کند.

مثال:

The wheelsman can control the car's speed effectively.

معنی(example):

هر گروهی به یک راننده ماهر برای سفر نیاز دارد.

مثال:

Every crew needs a skilled wheelsman for the journey.

معنی فارسی کلمه wheelsman

: معنی wheelsman به فارسی

به شخصی اطلاق می‌شود که در استفاده و کنترل وسیله نقلیه مهارت دارد.