معنی فارسی wheelbase
B1فاصله بین محور چرخهای یک وسیله نقلیه، که بر پایداری و عملکرد آن تاثیر میگذارد.
The distance between the front and rear axles of a vehicle.
- noun
noun
معنی(noun):
The horizontal distance between the front and rear axles of a road or rail vehicle.
example
معنی(example):
فاصله بین چرخهای خودرو ثبات آن را تعیین میکند.
مثال:
The wheelbase of the car determines its stability.
معنی(example):
فاصله بیشتر بین چرخها معمولاً سواری نرمتری را فراهم میکند.
مثال:
A longer wheelbase generally provides a smoother ride.
معنی فارسی کلمه wheelbase
:
فاصله بین محور چرخهای یک وسیله نقلیه، که بر پایداری و عملکرد آن تاثیر میگذارد.