معنی فارسی wheeziest
B2وصف وخسخس، به خصوص در صدای نفس کشیدن یا خندیدن که به صورت ناپایدار و تنشزا به نظر میرسد.
The most hoarse or breathy sound, often referring to wheezing.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That wheezes.
example
معنی(example):
او خندهای بسیار خسخسدار داد که هرگز نشنیده بودم.
مثال:
She gave the wheeziest laugh I've ever heard.
معنی(example):
صداهای بسیار خسخسدار از رادیاتور قدیمی به گوش میرسید.
مثال:
The wheeziest sounds came from the old radiator.
معنی فارسی کلمه wheeziest
:
وصف وخسخس، به خصوص در صدای نفس کشیدن یا خندیدن که به صورت ناپایدار و تنشزا به نظر میرسد.