معنی فارسی whelping

B1

عمل زایمان یا به دنیا آوردن توله‌ها، معمولاً در مورد سگ‌ها و گربه‌ها.

The act of giving birth to young animals.

verb
معنی(verb):

(of she-dog, she-wolf, vixen, etc.) To give birth.

مثال:

The bitch whelped.

example
معنی(example):

سگ در یک گوشه آرام خانه زایمان می‌کند.

مثال:

The dog is whelping in a quiet corner of the house.

معنی(example):

زایمان می‌تواند زمان چالش‌برانگیزی برای سگ مادر باشد.

مثال:

Whelping can be a challenging time for a mother dog.

معنی فارسی کلمه whelping

: معنی whelping به فارسی

عمل زایمان یا به دنیا آوردن توله‌ها، معمولاً در مورد سگ‌ها و گربه‌ها.