معنی فارسی whig

B2 /ʍɪɡ/

حزب سیاسی که در قرن نوزدهم در ایالات متحده وجود داشت و به طرفدار دولت محدودتر و بیشتری برای دموکراسی اشاره می‌کرد.

A political party in the 19th century in the U.S. that favored limited government and more democracy.

noun
معنی(noun):

Acidulated whey, sometimes mixed with buttermilk and sweet herbs, used as a cooling beverage.

معنی(noun):

Buttermilk

example
معنی(example):

حزب ویگ روزی یکی از احزاب سیاسی بزرگ در ایالات متحده بود.

مثال:

The Whig party was once a major political faction in the U.S.

معنی(example):

او تاریخ حزب ویگ را در کلاس علوم سیاسی خود مطالعه کرد.

مثال:

She studied the history of the Whig party in her political science class.

معنی فارسی کلمه whig

: معنی whig به فارسی

حزب سیاسی که در قرن نوزدهم در ایالات متحده وجود داشت و به طرفدار دولت محدودتر و بیشتری برای دموکراسی اشاره می‌کرد.