معنی فارسی white father
B1عبارتی که به مردان سفیدپوست اشاره دارد و ممکن است در زمینههای اجتماعی یا خانوادگی به کار رود.
A term used to refer to an influential white male, often in a sociocultural context.
- OTHER
example
معنی(example):
عبارت پدر سفید میتواند به یک شخصیت مرجع اشاره داشته باشد.
مثال:
The term white father can denote a figure of authority.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، پدر سفید به عنوان یک نگهبان دیده میشود.
مثال:
In some cultures, the white father is seen as a guardian.
معنی فارسی کلمه white father
:
عبارتی که به مردان سفیدپوست اشاره دارد و ممکن است در زمینههای اجتماعی یا خانوادگی به کار رود.