معنی فارسی white matter
B2ماده سفید، بخشی از سیستم عصبی که شامل فیبرهای عصبی میلیندار است و نقش مهمی در ارتباطات میان نواحی مختلف مغز دارد.
A type of nervous tissue that consists mainly of myelinated axons and is involved in the transmission of signals within the brain.
- noun
noun
معنی(noun):
A region of the central nervous system containing myelinated nerve fibres and no dendrites
example
معنی(example):
ماده سفید به انتقال سیگنالها در مغز کمک میکند.
مثال:
White matter helps transmit signals in the brain.
معنی(example):
آسیب به ماده سفید میتواند بر حرکت و هماهنگی تأثیر بگذارد.
مثال:
Damage to white matter can affect movement and coordination.
معنی فارسی کلمه white matter
:
ماده سفید، بخشی از سیستم عصبی که شامل فیبرهای عصبی میلیندار است و نقش مهمی در ارتباطات میان نواحی مختلف مغز دارد.