معنی فارسی white slavery
B1بردگی سفید به شرایطی اشاره دارد که در آن افراد سفیدپوست در وضعیت بردگی به کار گرفته میشدند.
The condition or practice of enslaving individuals of European descent.
- noun
noun
معنی(noun):
Sexual slavery, particularly the forced prostitution of women of European ancestry.
example
معنی(example):
بردگی سفید یک واقعیت تلخ در برخی از نقاط تاریخ بود.
مثال:
White slavery was a grim reality in some parts of history.
معنی(example):
بحث درباره بردگی سفید خاطرات دردناک زیادی را به یاد میآورد.
مثال:
The discussion of white slavery brings back many painful memories.
معنی فارسی کلمه white slavery
:
بردگی سفید به شرایطی اشاره دارد که در آن افراد سفیدپوست در وضعیت بردگی به کار گرفته میشدند.