معنی فارسی whole-scale

B1

تغییر یا موفقیتی که به صورت کامل و همه جانبه رخ می‌دهد.

Referring to an extensive or comprehensive scale or degree of something.

example
معنی(example):

این پروژه یک موفقیت کامل بود و به همه شرکت‌کنندگان سود رساند.

مثال:

The project was a whole-scale success, benefiting everyone involved.

معنی(example):

آنها یک تغییر کلی در سیاست‌های شرکت انجام دادند.

مثال:

They implemented a whole-scale change to the company's policies.

معنی فارسی کلمه whole-scale

: معنی whole-scale به فارسی

تغییر یا موفقیتی که به صورت کامل و همه جانبه رخ می‌دهد.