معنی فارسی wholefoods
B2خوراکی‌های سالم و طبیعی که در فرایند تولید آنها حداقل دستکاری شده است.
Foods that are unprocessed and free from artificial ingredients.
- noun
noun
معنی(noun):
Food that is unprocessed and unrefined, or processed or refined as little as possible.
مثال:
Unpolished grains that retained their outer coating were a major lynchpin of his 'whole foods'-based diet.
example
معنی(example):
Wholefoods غذاهایی هستند که حداقل پردازش شده و حاوی افزودنی نیستند.
مثال:
Wholefoods are foods that are minimally processed and do not contain additives.
معنی(example):
خوردن wholefoods می‌تواند به سلامت و رفاه بهتر کمک کند.
مثال:
Eating wholefoods can contribute to better health and well-being.
معنی فارسی کلمه wholefoods
:
خوراکی‌های سالم و طبیعی که در فرایند تولید آنها حداقل دستکاری شده است.
