معنی فارسی whup
B1ضربه یا صدمه زدن به کسی با شدت کم، معمولاً به عنوان نوعی تنبیه.
To hit or beat someone lightly, often as a form of punishment.
- verb
verb
معنی(verb):
To beat, to strike.
معنی(verb):
To defeat thoroughly.
example
معنی(example):
او به خاطر شیطنت یک سیلی کوچکی به او زد.
مثال:
He gave him a little whup for being naughty.
معنی(example):
مربی تیم را در طول تمرین در حالت خوب قرار داد.
مثال:
The coach whup the team into shape during practice.
معنی فارسی کلمه whup
:
ضربه یا صدمه زدن به کسی با شدت کم، معمولاً به عنوان نوعی تنبیه.